من

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰
ریحون - تو کوچمون پر سوسکه ...

داشتم تو کوچه می رفتم ، سم ریخته بودن تو فاضلاب ، سوسکا داشتنبلهزامی کردن تو کوچه ...

یه پسر بچه ده دوازده ساله سوار دو چرخش داشت می رفت ، یهو گفت توکوچمون پر سوسکه، منم حس " همه چیزی بلدم " بهم دست داد و گفتم :" پسرجان ، تو دلت سوسک نباشه ... "

بعد که یکم رو حرفم فکر کردم ، دیدم بعد از این همه اراجیف که از دهان مبارک بیرون میاد ، دو تا کلمه درست و حسابی هم بیرون اومد (الکی)

دلت پر سوسک نباشه ... ، جداً همینه ها ، به نظرم این مهم نیست که اطراف ما چقدر سوسک داره !!!

باید حواسمون به دلمون باشه .

دیدین ، اگه تو خونمون یه دونه سوسک ببنیم ، هر جوری شده ، درب ورودی سوسک محترم رو به خونه پیدا می کنیم و با هزار مانع ،جلوشرو می گیرم ، اما هر روز ، سوسک که هیچی ، روزی شونصد تا خرس وارد دلمون می شن ، ما هم عین خیالمون نیس

مثل خود من ، الآن سوسکای عزیز ، محافل عیش و نوش و شیش و هشتی تو دل بنده گرفتن ، اون وقت اومدم اینجا دارم ، حرف صدتا یه غاز می زنم ...

الآن که کار از کار گذشت و این دله شد مآوای تعلقات دنیوی ، حالا باید فکر یه چیزی باشم که بتونه این تعلقات رو بریزه بیرون ، شما چی پیشنهاد می کنین ؟؟؟

+ ببخشین ، شما با این چادر مشکی تو این هوای گرم آب پز نمی شین ؟

+ شهرداری ، حلال مشکلات مردم ...



,,,,

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی